مجموعه خاطرات طنز

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    مجموعه خاطرات طنز!!!(سری اول)

     

     


     

    هوا خیلی سرد بود. از بلندگو اعلام کردند جمع شوید جلوی تدارکات و پتو بگیرید.

    فرمانده گردان با صدای بلند گفت: «کی سردشه؟»

    همه جواب دادند: «دشمن»

    فرمانده گفت: «احسنت، احسنت. معلوم می‌شود هیچکدام سردتان نیست.

    بفرمایید بروید دنبال کارهایتان. پتویی نداریم که به شما بدهیم»

    داد همه رفت به آسمان. البته شوخی بود.

     

    ادامه خاطرات در ادامه مطلب....

    عاشقان وخادمین شهدا وراویان اسدآباد...
    ما را در سایت عاشقان وخادمین شهدا وراویان اسدآباد دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : fraveanfath6 بازدید : 174 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 15:23